خب اولین بار که این فیلمو دیدم عاشقش شدم . :))))
و دیشبم برای چندمین بار دیدمش .
و کلا متوجه شدم دیدم عوض شده نسبت به این فیلم.
و الانم اومدم براتون تحلیلشو بنویسم.
خب
اول اینکه کاراکترای این سریال هرکدوم یه جور خواهان روابط تاکسیک یا خرابی هستن که بدردشون نمیخوره . و تو فیلم با اینا پیش میره تا ببینه سر انجام هر کدوم چی میشه. حالا اینا همه یه خونوادن =))
پدر خونواده:
که ادم متعهدی هستش و میشه گفت از همه شون قابل توجیح تره . بنده خدا تیپ و استایل نداره و ترن اف شده برا زنش . زنشم زارت رفته با همکارش خوابیده. بعد خودشم کف کرده اومده گفته طلاق میخوامو با فلانی خوابیدم و حالم خرابه.
خلاصه یه مدت جدا از هم زندگی میکنن و برک آپ میشن.
یارو هم ناراحت توی بار میشینه چند روز عرر میزنه که زن من با فلانی خوابیده و ...
همونجا هم یه پسر خوش استایل بوده و اعصباش از دست این خورد میشه و میارتش میگه حرف بزن ببینم چه مرگته:) اینم میگه چی شده و اونم کمکش میکنه.
میگه ببین تو متاسفانه جنبه مردونگی شخصییتو از دست دادی و باید دوباره بسازیمش.
خلاصه میبره از ش یه ادم مخ زن خوش تیپ و گنگ میسازه. تا بتونه غیرمستقیم دل زنشو بدست بیاره.
پسر خوش استایل رفیق مرد:
این داداشمون به ظور تصادفی دختر این مرده رو میبینه و اینقد خوشش میاد از خاکی بودن و ادم حسابی بودنش که واقعا دوست پسرش میشه.
پسر خونواده: عاشق پرستار بچه ای که میاد مراقبش باشه میشه که 4 سال ازش بزرگتره و دوست خونوادگی شونه. دختره جدی نمیگیره طبیعتا ولی این 13 ساله هی چپ و راست بهش میگه ا ی لاو یو .
پرستار بچه: یه ذختر دبیرستانی خوشگل و بچه مثبته که 17 سالشه و رو بابای پسره کراشه . وقتیم میبینه زنش خیانت کرده میگه لیاقت شما رو نداره و ..:)))
ذختر خونواده: اما استون بی نهایت خوشگل و خانم و درس خون که جدا ا ز خونوادش زندگی میکنه. و دانشجو حقوقه. و اولش روی یه پسره کسخل بدریخت که همکارشه کراشه ولی پسره اصن تو باغ نیست کلی وقت دختره رو علاف کرده و اخرشم میگه باید فکر کنم.
ولی یه روز میرینه به پسره و یه راست میره سراغ همون پسرهتو بار که چشش گرفته بود و با هم دوست میشن.
مادر خانواده: یه خانم باهوش و خوشگل و سکسی که به خودش و زندگیش اهمیت میده بجز ائنجایی با همکارش خوابید و رید. بعدشم پشیمون میشه و به مرده میگه هیچ معنایی براش نداشته و از یارو فرار میکنه و به هم میزنه.
اینا برای آشتی و معرفی نامزد و اینا دور هم جمع میشن ولی وقتی اون دوتا رفیقا همو میبینن دعوا میشه چون پدره قاظی میکنه که این دختر باز اومده جلو.
و پرستاره بچه ازونور نود گرفته بوده بفرسته برا مرده باباش پیدا میکنه همون لحظه میاد سراغ مرده که دعوا کنه باهاش.
و اون همکاره که زنه باهاش خوابیده بودم میاد. خلاصه دعوای خنده داری میشه . ولی
جالبه که پسر بچه هه همش باباشو الگوی خودش تو روابطش با کراشش میبینه . مرده هم بخازر پسرش تسلیم نمیشه و اینقدر محکم و بلند خاطرات شونو تو جشن فارغ التحصیلی پسرش میگه که زنه هم راضی میشه و برمیگرده.
دختره هم به پسره میده پاکت نودا رو و بهش میگه بزرگ شوزودتر:))
خلاصه=)
پایان